آذر ۲۰, ۱۳۹۶
اصطلاح بدشکلی هراسی (Dysmorphobia) برای اولین بار در سال ۱۸۸۶ برای توصیف علائم اختلال بدشکلی بدن (Body Dysmorphic Disorder) توسط مورسلی، یک روانپزشک ایتالیایی استفاده شد این اصطلاح یک لغت یونانی است و به معنی زشتی به ویژه زشتی چهره میباشد، که اولین بار در تاریخ هرودت به کار رفته است و هنوز هم در بعضی مواقع به کار میرود.
بدشکلی هراسی اشاره به افسانه دختر زشت در اسپارت (Sparta) دارد. او کسی بود که به اعتقاد مردم به دست خدایان درست شده و به حق هم زیباتر از همه بانوهای اسپارت بود با این حال، او فکر می کرد زشت است و با اینکه دیگران به او میگفتند او زنی زیبا است، قبول نمیکرد و اکثر اوقات اشتغال ذهنی در رابطه با افکار مربوط به بدشکلی داشت.
توصیف مورسیلی از بد شکلی هراسی شامل یک احساس فردی از عدم جذابیت یا داشتن نقص جسمی با وجود دارا بودن ظاهری طبیعی بود. علاوه بر این، او تشابهات اختلال بدشکلی بدن و اختلال وسواس فکری-عملی (Obsessive-Compulsive Disorder) را توضیح داد.
یک علت احتمالی در مورد ناشناخته ماندن اختلال بدشکلی بدن، این میتواند باشد که این اختلال اغلب به طور پوشیده باقی میماند. افراد مبتلا به این اختلال اغلب از بیان وسواس خود شرمسار میشوند. اگر آنها سرانجام برای آشکار کردن نگرانیشان جرأت به خرج دهند فقط به کسی که مورد اطمینان آنها است، بیان میکنند، البته گفتههای آنها خیلی جزیی و کم خواهد بود چون احساس می کنند قابل درک نیست.
همچنین ممکن است برای بار دوم هرگز آن را ذکر نکنند، و یا به خاطر اینکه نگرانند دیوانه به حساب آیند از ذکر آن اجتناب کنند. اما افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن دیوانه نیستند، آنها یک مشکل پزشکی قابل درمان دارند. آنها نمیتوانند پی ببرند که مشکلشان یک مشکل روانپزشکی است و تصور میکنند که یک مشکل فیزیکی قابل توجهی دارند و به خاطر این تفکر اغلب از یک جراح به جراحی دیگر و از یک متخصص پوست به متخصص پوست دیگر و یا به باشگاههای زیبای اندام میروند.
این اعمال به تأیید و تصدیق اختلال بدشکلی بدن کمک میکند. اگر چه افراد مبتلا به این اختلال تجربه کاملاً مشابهی با هم ندارند ولی همه آنان خصیصهها و تجارب مهمی دارند که عموماً با هم مشابه است. هر فرد دارای بد شکلی هراسی، با جنبهای از ظاهر خود اشتغال ذهنی دارد به طوری که آن را زشت، غیرجذاب و نادرست میداند و به خاطر همین دچار پریشانی و مشکلات عملکردی میشود. شدت و جزئیات این علائم ممکن است از یک شخص به شخص دیگر متفاوت باشد ولی از لحاظ موضوع با هم مشترک هستند.
اختلال خود زشت انگاری در حد متوسط باعث پریشانی و تداخل در برخی از جنبههای زندگی افراد می شود. شرط اساسی برای تشخیص این اختلال، پریشانی معنادار بالینی و آسیب در عملکرد فرد میباشد. افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن ممکن است در بعضی از جنبههای زندگی با شدت کمتر مولد بوده و پیشرفت بالایی داشته باشند ولی با وجود این، آنها نیز از اختلال خود رنج میبرند. اختلال خود زشت انگاری همچنین از لحاظ شدت میتواند بیشتر از حد متوسط باشد. در برخی از موارد، شدت اختلال شدید و افراطی است که در این صورت جنبههای وسیعی از زندگی فرد را تخریب و دچار مشکل میکند و باعث میشود بعضی از افراد مبتلا کار و شغلشان متوقف شده و برای بیشتر اوقات سال خانهنشین شوند.
بعضی از نوجوانان در مدرسه یا دانشگاه افت شدیدی پیدا کرده و یا حتی ترک تحصیل میکنند. والدین آنها ممکن است بخاطر اشتغال ذهنی فرزند خود با ظاهرش، از حمایت خود دریغ کنند و نتوانند به نیاز فرزندان خود تمرکز کنند. بعضی از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن فکر میکنند به قدری زشت هستند که هرگز نمیتوانند ازدواج کنند. عدهای دیگر حتی ممکن است دست به خودکشی بزنند. بنابراین دامنه شدت اختلال بدشکلی بدن میتواند از حد خفیف تا شدید و حتی تا مرز خودکشی پیش برود. از این منظر، اختلال بدشکلی بدن میتواند مثل هر مشکل بهداشت روانی یا پزشکی دیگری باشد (مثل افسردگی که از حد خفیف تا شدید میتواند به خودکشی و مختل شدن کامل عملکرد منجر شود).
خیلی از افرادی که مبتلا به بد شکلی هراسی هستند فکر میکنند واقعاً زشت هستند و شاید اصلاً قبول نکنند که اختلال بدشکلی بدن دارند. در بعضی مواقع نیز اختلال این افراد به قدری شدید است که فکر میکنند کسی به غیر از خودشان نمیتواند چنین اختلالی داشته باشد.
اختلال بدشکلی بدن میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. بعضی با موهای خود و دیگران با کفل، پاها، پستان، آلت تناسلی یا ابروهای خود ممکن است اشتغال ذهنی داشته باشند. هر قسمت بدن می تواند عامل نگرانی برای فرد باشد. حتی در میان افرادی که نگرانی مشترکی در مورد یک قسمت بدن دارند چیزی که آنها از آن متنفر هستند میتواند متفاوت باشد مثلاً یک شخص ممکن است فکر کند که پوست او قرمز است در حالی که دیگری شاید فکر کند که لک یا خال وحشتناکی بر روی پوستاش دارد. بعضی از این افراد پوست خود را دستکاری و رفتارهای وسواسی آرایشی انجام میدهند در حالی که بعضیها از این اعمال اجتناب میکنند.