آبان ۳۰, ۱۳۹۶
اختلالات روانی پس از زایمان شامل غمدیدگی زایمان، سایکوز پس از زایمان و افسردگی پس از زایمان است. افسردگی پس از زایمان در ۱۵-۱۰ درصد زنان اتفاق میافتد. خستگی، تحریکپذیری و اضطراب بارزتر از خلق افسرده هستند، گاهی نیز نشانههای فوبیا (ترس بیمورد) دیده میشود.
احساس غمگینی ، ناامیدی و دلتنگی
کاهش اشتها و کاهش وزن
بیانرژی بودن؛ خستگی
کندی در تکلم و تفکر
بروز مکرر سردرد و سایر ناراحتیهای فیزیکی
سردرگمی درباره توانایی بهبود زندگی
فقدان پیوند عاطفی بین مادر و کودک ، که برای هر دو زیانآور است.
افسردگی شدید که ممکن است با احساسات تهاجمی نسبت به کودک ، از دست دادن احساس عزت در ظاهر و منزل، بیاشتهایی یا غذا خوردن اجباری، دوریکردن از دیگران یا تمایلات خودکشی همراه باشد.
علت این اختلال انطباق روانشناختی لازم پس از تولد، کمبود خواب و مراقبت از نوازد میباشد. البته این احتمال هم وجود دارد که افسردگی پس از زایمان ناشی از تغییرات هورمونی باشد، که بر حالات روحی روانی فرد تأثیر گذارند. پذیرفتن مسؤولیت ۲۴ ساعته مراقبت از یک نوزاد شیرخوار تطابق عمدهای را از نظر روانی و شیوه زندگی در اکثر مادران میطلبد، حتی اگر نوزاد فرزند اول نباشد.
این استرسهای فیزیکی و روانی معمولاً با استراحت ناکافی تا هنگام ثباتیافتن نیازهای معمول کودک همراه است. بنابراین خستگی و افسردگی در مادران غیرمعمول نیست. استرس، کمبود خواب، تغذیه نامطلوب، فقدان حمایت مادر از سوی همسر و سابقه اختلالات روانی قبلی در مادر از عوامل تشدید کننده بیماری میباشند.
مادران نباید از این که احساسات پیچیدهای در مورد مادربودن خود دارند احساس گناه کنند. ایجاد تطابق و ایجاد پیوندی عاطفی طبیعی نیاز به درمان دارد.
در نظرگرفتن برنامههای مکرر خارج از منزل نظیر قدمزدن و دیدارهای کوتاه با دوستان و اقوام برای مادران مفید است. این برنامهها به مادران کمک میکند تا دچار احساس انزوا از دیگران نشوند.
مادران باید کودک خود را در اتاق جداگانهای بخوابانند. در این صورت مادران راحتتر استراحت خواهند کرد.
مادران میتوانند برای کارهای روزانه نظیر خریدکردن و مراقبت از کودک در هنگام استراحت خود از خانواده یا دوستان کمک بگیرند.
مادر در صورت احساس افسردگی بهتر است احساسات خود را با همسر یا یک دوست که شنونده خوبی برای حرفهای اوست در میان بگذارد. صحبت کردن با سایر مادران امکان استفاده از همفکری و تجربه آنان را فراهم میکند.
رواندرمانی یا مشاوره با متخصص مربوطه در صورت تداوم افسردگی توصیه میشود.
درمان شامل کمک به مادر در مراقبت از نوزاد، حمایتهای روانی فرد و مشاوره و تجویز داروهای ضد افسردگی میباشد.
افسردگی خفیف پس از زایمان با حمایت خانواده و دوستان معمولاً به سرعت برطرف میشود. اگر افسردگی شدید شود ممکن است مادر دیگر قادر به مراقبت از خود و کودک نباشد و بستری در بیمارستان ممکن است ضرورت یابد (به ندرت).
اگر افسردگی شدید شده و بستری در بیمارستان را ایجاد نماید، توصیه میشود که مادر در یک مرکز نزدیک منزل بستری شود تا رابطه نزدیک وی با کودک حفظ شود. حتی موارد شدید افسردگی با داروها، مشاوره با متخصص مربوطه و حمایت اطرافیان معمولاً قابل علاج است. داروهای ضدافسردگی اغلب هنگامی مؤثرند که ۴-۳ هفته مصرف شوند. اگر مادر به کودک خود شیر میدهد هرگونه داروی تجویزی از این بابت باید به دقت در نظر گرفته شود. البته معمولا در صورت استفاده از داروهای ضد افسردگی شیردهی به کودک باید قطع شود.