آبان ۲۳, ۱۳۹۶
اگر خیانت دیدید دست نگه دارید!
پس از پی بردن به خیانت خیلیها دست به اقداماتی میزنند که بعدها خودشان را شرمنده و پشیمان میکند. این کارها ممکن است رفتارهایی چون تلفن زدن به دوستان، والدین یا همکاران فرد مقابل و بردن آبروی او در برابر دیگران، راهانداختن دعوا و سروصدای زیاد در محل کار او، موارد شدیدی مانند شروع یک رابطه جدید یا درگیرشدن در روابط نامشروع بدون چارچوب و حسابنشده صرفاً برای انتقام گرفتن از فرد مقابل را شامل شود. بنابراین، به نظر میرسد که بیش از هر چیز صبر و تحمل زیاد و جلوگیری از هر اقدام غیر عاقلانهای دارای اهمیت فراوانی است.
وقفه میتواند به شما در تحمل کردن مسئله خیانت و کنارآمدن با آن کمکهای فراوانی کند. پس از نوشتن و مرور آنچه نوشتهاید، خودتان به بسیاری از افکار نادرست یا افراطی خود پی میبرید.
یکی از مهمترین نکاتی که در اینجا باید ذکر کرد این است که حتماً از برقراری ارتباط با فرد دیگری برای جبران خلأ فرد مقابل یا تلافی کار او اجتناب کنید. در بسیاری از موارد، پس از مشاوره، با بررسی اوضاع و یا کاهش التهاب و ناراحتی ناشی از این امر و پشیمانی فرد مقابل، ممکن است دو طرف تصمیم بگیرند به ارتباط خود ادامه دهند. در اینجا، حضور فرد سوم (یا به عبارتی، چهارم) که صرفاً برای پوشاندن خلأ فرد خیانت دیده یا انتقام از او وارد ماجرا شده است، بسیار مشکلساز خواهد بود. مرد جوانی که از ارتباط خود با نامزدش بسیار راضی است. به رغم علاقه شدید به نامزدش، فریب دختری جوان را خورد اما نامزدش با صبر و حوصله پس از پی بردن به موضوع توانسته بود برخوردی منطقی نشان دهد و ارتباط خود را حفظ کند.
یکی از بهترین و کارکشتهترین مشاورانی که میتوانید در شرایط سختی به او تکیه کنید صبر و تحمل است. شاید یکی از بهترین راهها برای به کار گرفتن این مشاور نوشتن هر چیزی است که در دل دارید. وقتی دفتری برمیدارید و هر چه در دل دارید در آن مینویسید، بیش از هر چیز بین احساسات و هیجانهایی که در آن لحظه دارید و رفتارهایی که ممکن است از شما سر بزند وقفه ایجاد میکنید.
این وقفه میتواند به شما در تحمل کردن این مسئله و کنارآمدن با آن کمکهای فراوانی کند. پس از نوشتن و مرور آنچه نوشتهاید، خودتان به بسیاری از افکار نادرست یا افراطی خود پی میبرید و میتوانید با آنها منطقیتر برخورد کنید.
برای مثال، یکی از افکاری که پس از متوجه شدن خیانت ممکن است به ذهن خطور کند این است که «او مرا احمق فرض کرده و به من دروغ گفته. بهش نشان میدهم که احمق کیست.» این فکر میتواند به طیف وسیعی از رفتارهای نابهنجار و غیرمنطقی منجر شود، ولی با نوشتن و مرور آن، پس از مدتی، احساس و هیجان همراه با آن ملایمتر و قابل تحملتر شود. وقتی التهاب و خشم ناشی از این فکر کاسته شود، میتوان آن را با افکار دیگری مانند «احتمالاً امیدوار بوده که من این موضوع را نفهمم» یا «حتی اگر چنین فکری داشته، من هوشمندتر از این حرفها هستم» و یا هر فکر منطقی دیگری جایگزین کرد.
هنگامی که پس از فهمیدن مسئله خیانت به این فکر میافتید که «حتماً اشکالی در کار من بوده که او مرا کافی نمیداند»، میتوان با مکث و صبر اندکی متوجه این مسئله شد که «اگرچه احتمال دارد مشکلی در رابطه باشد، مسلماً این مسئله صرفاً تقصیر من نیست». یا «من میدانم چیزی برایش کم نگذاشتهام، پس مشکل صرفاً از سوی من نیست» عبارتهای مناسبتر و تسکینبخشتری هستند.
نوشتن و مرور هر آنچه ممکن است در آن لحظه ذهن شما را مشغول کند مزیت دیگری نیز دارد. درباره خودتان و کاستیها و حتی مشکلاتتان نکات بسیاری میآموزید. مرور کردن و خواندن دوباره فکرها و یادداشتها و تلاش برای سروکلهزدن با آنها و یافتن جایگزین منطقیتری برای آنها، هم با مشغول کردن ذهن شما، التهاب و ناراحتی مربوط به ماجرا را میکاهد و هم به شما در حل منطقیتر مسئله کمک میکند. دختر جوانی که برای بار دوم از نامزد جدید خود خیانت دیده بود در پی یافتن راهحل به مشاور مراجعه کرد. و پس از درک این مسئله که مشکل اصلی در خود او نیست، توانست احساس بهتری پیدا کند و راحتتر با این مسئله کنار بیاید.
مشاوره با فرد جوان دیگری از جنس مخالف ممکن است شما را در معرض خطر درگیرشدن در رابطه دیگری قرار دهد که به احتمال زیاد منطقی و سنجیده نیست و پایان خوشی نخواهد داشت.
در مواقعی که چنین مشکلی روی میدهد و از آنجا که این امر با ناراحتی و پریشانی بسیاری همراه است، مشورت و درد دل کردن با فردی دیگر میتواند بسیار کمککننده و تسکینبخش باشد. اما باید در انتخاب کسی که با وی مشورت میکنید دقت زیادی داشته باشید، زیرا خیلی از افراد ممکن است برای این کار مناسب نباشند.
برای مثال، دوستی را که خود تجربه مشابهی داشته ـ اگرچه ممکن است شما را خوب درک کند ـ برای مشورت در مورد خیانت انتخاب نکنید. این دوست شکست خورده ممکن است به خاطر همدلی و برانگیختهشدن احساسات مشابه در خودش و وارد کردن مسائل شخصیاش، شما را به بیراهه بکشاند یا آتش غم و اندوه شما را شعلهورتر کند.
همچنین کسانی که ممکن است در آینده با هر دو نفر سروکار داشته باشند و دانستن مسئله خیانت باعث ازبین رفتن آبروی فرد مقابل نزد او میشود برای مشاوره مناسب نیستند. این را به خاطر داشته باشید که از بین رفتن آبروی فرد مقابل به ضرر خود شما خواهد بود.
از سوی دیگر، در این شرایط حساس و آسیبپذیر، مشاوره با فرد جوان دیگری از جنس مخالف ممکن است شما را در معرض خطر درگیر شدن در رابطه دیگری قرار دهد که به احتمال زیاد منطقی و سنجیده نیست. مریم پس از به هم زدن رابطه با همسرش، متوجه شد که یکی از دوستان وی برای حمایت و دلداری او تلاش زیادی میکند. و از دریافت حمایت مردانهاش لذت میبرد، تا جایی که روزی متوجه شد وابستگیاش به همسر به این فرد منتقل شده است. به نظر میرسد مشورت با افراد میانسال یا همجنس که به تجربه و خرد آنها اطمینان داریم و میتوانیم به رازداری و کمک ایشان اعتماد کنیم، بهترین گزینه برای مشورت و کمک گرفتن است.
با گشتی در بازارهای کتاب میتوانید کتابهای خودیاری مناسبی پیدا کنید که به شما در درک و فهم مسئله خیانت و کنار آمدن با آن کمک کنند.
خواندن کتابهای مرتبط با قضیه خیانت مانند «چرا بعضی مردها خیانت میکنند؟» یا کتابهایی که به طور کلی در کنار آمدن با مشکلات و ناراحتیها به ما کمک میکنند یکی از راههایی است که میتواند علاوه بر حل مشکل کنونی، در آماده کردن فرد برای مقابله با مشکلات بعدی نیز راهگشا باشد.