آذر ۸, ۱۳۹۶
افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگی دچار حملات وحشتزدگی قرار میگیرند. این حملات دورههای ترس شدید و ناراحتی جسمانی هستند، به طوری که افراد مبتلا احساس میکنند از پای درآمدهاند و نمی توانند خود را کنترل کنند.
شروع این حملات ناگهانی است و معمولا ظرف ۱۰ دقیقه به اوج خود میرسد، نفستنگی، تنفس سریع، سرگیجه، احساس عدم تعادل، احساس خفگی، تپش قلب و لرزش، عرق کردن، ناراحتی معده، احساس واقعی نبودن، احساس کرختی یا مورمور شدن، احساس گرگرفتگی یا سرما، احساس ناراحتی در قفسه سینه، ترس از مردن یا از دستدادن کنترل از جمله احساساتی است که فرد در هنگام حمله تجربه میکند.
در حالی که حمله شروع میشود فرد احساس نابودی میکند و میل شدیدی به گریختن از محیط دارد. برای این که این اختلال را تشخیص دهیم حداقل تعدادی از حملات وحشتزدگی وی باید ناگهانی باشد بدین معنی که نشانه موقعیتی یا آغازگری وجود نداشته باشد.
مبتلایان به اختلال وحشتزدگی اضطراب انتظاری دارند و نگرانند چنانچه دچار حمله شدند نتوانند خود را نجات دهند بنابراین از خانه بیرون نمیروند یا همیشه یک نفر را همراه خود میبرند تا اگر دچار مشکل شدند به آنها کمک کند.
متخصص بالینی هنگام ارزیابی وضعیت درمانجویی که دچار حملات وحشتزدگی میشود باید این احتمال را که شاید درمانجو به ناراحتی جسمانیای مبتلا باشد که نشانهها را ایجاد میکند در نظر بگیرد.
اختلالهائی مثل هیپوگلیسمی(کمی قند خون)، پرکاری تیروئید، تومورهای ترشحکننده انسولین، بیماریهای قلبی – عروقی یا تنفسی نشانههای شبه وحشتزدگی ایجاد میکنند.
برخی داروهای نیز میتوانند باعث چنین واکنشهایی شوند. افرادی که با کوکائین، آمفتامین، کافئین مسموم شدهاند ممکن است به نظر برسد دچار حمله وحشتزدگی شدهاند. اغلب موارد اختلال وحشتزدگی در افرادی که تقریبا ۲۰ ساله هستند یافت میشود و کسانی که ۳۰ تا ۴۰ ساله هستند در درجه دوم قرار میگیرند. احتمال ابتلاء زنان به این اختلال دو برابر مردان میباشد.
حمله وحشتزدگی با افسردگی همراه میشود، درمان این اختلال کمی سخت است بنابراین امکان مزمن شدن و عود مجدد وجود دارد. سختیه درمان به ماهیت اختلال برمیگردد. اکثر مبتلایان ابتدا به متخصصان قلب و عروق مراجعه میکنند در حالی که متخصصان حوزه بهداشت روان شامل روانپزشکان و روانشناسان به دلیل شناخت این اختلال قادر خواهند بود علاوه بر درمان دارویی درمان شناختی رفتاری را نیز در دستور کار قرار دهند.
متأسفانه گاهی همراهان افراد مبتلا به اختلالات وحشتزدگی در تله افراد مبتلا میافتند، بهتر است اطرافیان اجازه بدهند تا فرد مبتلا با ترسهای خود مواجه شود زیرا همیشه بودن با مبتلایان به اختلال وحشتزدگی موجب مزمن شدن اختلال آنها میشود، فردی ۱۱ سال به این اختلال مبتلا بود و بدون همسرش جایی حضور پیدا نمیکرد. در واقع اطرافیان قوت قلب مبتلایان هستند زیرا آنها را همیشه کنار خود دارند.