فروردین ۲۷, ۱۳۹۷
مکانیسم دفاعی عبارت است از واکنش ناخودآگاه خود (من) به عنوان قسمتی از شخصیت به منظور کاهش اضطراب از طریق تغییر در ادراک واقعیت. مکانیسمهای دفاعی شیوههایی هستند که افراد به طور ناخودآگاه در برابر رخدادهای اضطرابآور به کار میبرند، تا از خود در برابر آسیبهای روانی محافظت کنند. اندیشه به کار گرفتن این اعمال دفاعی در سال ۱۸۹۴ توسط زیگموند فروید مطرح شد. به نظر او، سازوکارهای دفاعی موجب کنار زدن افکار متعارض یا ناخوشایند از حیطه هوشیاری شده و به این ترتیب اضطراب را در فرد کاهش میدهند.
برای فهم دقیق جایگاه مکانیسمهای دفاعی، که گاهی از آنها به عنوان مانورهای روانشناختی یاد میشود توجه به نکات زیر ضروری است:
۱- کاربرد مکانیسمهای دفاعی به خودی خود نشانه بیماری نیست، زیرا در بسیاری از مواقع مکانیسمهای دفاعی نقشی حیاتی در رفاه روانی انسانها ایفا میکنند. در واقع مکانیسمهای دفاعی شکلی از رفتار بهنجار تلّقی میشوند، مشروط به اینکه در کاربرد آنها زیاده روی نشود.
۲- مکانیسمهای روانی اموری اکتسابی به شمار میآیند که برای جلوگیری از تخریب و بیارزش شدن «من» به کار میروند. تکرار مداوم آنها موجب تبدیل آنها به عادت میشود.
۳- مهمترین ویژگی این مکانیسمها کاربرد ناخودآگاهانه آنها از سوی انسانهاست، که به منظور حفظ تعادل روانی صورت میگیرد.
۴- افراد با به کار بردن مکانیسمهای دفاعی، مسائل و مشکلات خود را حل نمیکنند، بلکه صرفا به تحریف آنها، و در واقع تحریف واقعیت میپردازند.
۵- هر چند مکانیسمهای دفاعی را می توان به تنهایی نیز به کار برد ولی اغلب، افراد ترکیبی از آنها را به کار می برند.
عبارت است از انکار و نفی واقعیت، رفتار، کردار و عامل اضطراب زا. عدم پذیرش واقعیت و رد رویدادها.
مثال: مادری پس از دریافت خبر کشته شدن پسرش در جنگ، مرگ پسرش را انکار کرده و باز بشقاب غذایش را سر میزغذاخوری میآورد و یا لباسهایش را مرتب میکند.
مثال: افراد مسن غالبا پیرشدن خود را انکار کرده و میگویند ما هنوز جوان هستیم.
مثال: معتادان همواره اعتیاد خود را انکار میکنند.
مثال: پسری که دوست دختری ندارد میگوید من به دخترها نیازی ندارم.
مثال: هنگامی که پزشک سرطان را در بیمارش تشخیص میدهد، بیمار آن را نادرست پنداشته و سراغ پزشک دیگری میرود.
وقتی مواجهه با مشکل و واقعیت بیرونی، بیش از حد تلخ و ناخوشایند باشد فرد ممکن است منکر وجود این واقعیات ناخوشایند شود.
سلام
من هم دچار اختلال انکار هستم
دوتا از برادرم فوت کردن ولی هرگز باور نکردم که فوت کردن می دونم که واقعا مردن ولی باور نمیکنم الان که هفت سال گذشته چون نیومدن سر بزنن باورم داره میشه انگار فوت شدن همین کرونا که اومده می دونم واقعیت داره ولی باورش ندارم
و چون باورش نداشتم اصلا خودم رو قرنطینه نکردم
سلام میشه حرف بزنیم
سلام
انکار یک اختلال نیست یک مکانیزم دفاعی است که همه آدم ها از آن استفاده می کنند انکار زمانی که زیاد استفاده شود تبدیل به یک ویژگی شخصیتی می شود . که می تواند به شخص یا دیگران آسیب برسانند.در واقع زیادروی در انکار مضر است.
به نظر می رسد که هر چیزی که شما را بترساند و ناراحت کند، از این مکانیسم استفاده می کنید
اما چیزی که در مورد شما خوب است این است که شما به مشکل خود آگاهید.
شوهر من خیلی باهوشه و همیشه انتقاد میکنه هیچوقت تشویق نمیکنه یا امتیاز نمیده واسه همینهم من برای دفاع از عزت نفسم دائما در حال انکار هستم ، پسرم رو دعوا میکنه و در نتیجه من اوانس میدادم الان بهتر شدم فهمیدم که هر چی تو فکر اونه لزوما درست نیست من هم انسانم و عقل دارم فقط دیدمون به زندگی خیلی متفاوته به نظر من قبل از ازدواج چند سال باهاشون زندگی کنید بعد ازدواج کنید
دقیقا شوهرمن باهوش و انتقادکر و خودبزرگ بین . کلا در ابرهاست و عقل کل و نگاه بالا به پایین نسبت به همه افراد داره
سلام.خواهر من بر اثر اتفاقی دچار تشنج شده و الان چند مدتی به خاطر مرگ یکی از نزدیکان حس میکنم دچار واکنش انکار شده. و البته این مدت تشنج زیادی داشته.واکنش انکارش میتونه نتیجه تشنجش باشه؟؟؟
سلام. انکار ربطی به تشنج ندارد.
انکار برای مرگ یک مرحله طبیعی سوگواری است که می تواند مدت زمانش متفاوت باشد در واقع یک مرحله ای است که به پایان می رسد.