آذر ۷, ۱۳۹۶
اختلال شخصیت (Personality Disorder) عبارت است از الگوی ناسازگارانه و بادوام تجربه درونی و رفتار بیرونی که به زمان نوجوانی یا جوانی بر میگردد و در زمینههای زیر آشکار میشود:
۱- شناخت، یعنی روشهای ادراک و تفسیر خود، دیگران و رویدادها
۲- حالات عاطفی
۳- عملکرد بینفردی
۴- کنترل تکانه ضعیف و مخدوششده مثل خودزنی
اما دقیقا افراد مبتلا به اختلال شخصیت چه کسانی هستند؟
در زندگی روزمره، همگی ما با آدم های این چنینی روبرو شده ایم:
۱- افرادی که عادت به دروغگویی دارند به صورتی که اگر دروغ نگویند روزشان شب نمی شود! این عده برای کوچکترین مسائلی که هیچ نفع مادی هم برای آنها ندارد باز دروغ میگویند، مثلا اگر ناهار آبگوشت خورده باشند به دروغ میگویند قیمه خوردهاند!
۲- افرادی که هنگام عصبانیت سیگار روی دست خود خاموش میکنند، خود را میزنند، زخمی میکنند و گویی که به این شیوه عادت کردهاند!
۳- افرادی که حس میکنند از آنها زیباتر، باهوشتر، روشنفکرتر و موفقتر اصلا روی کره زمین پیدا نمی شود و در صورت وجود چنین فردی حس میکنند که احتمالا سوءتفاهمی پیش آمده است!
۴- افرادی که جز خود، به همه چیز و همه کس مشکوکاند، تمام رفتارهای همسر خود را زیر نظر می گیرند، به بیاهمیتترین و جزییترین اتفاقات با سوءظن مینگرند و معتقدند که همه عالم و آدم در پی توطئه چینی علیه آنها هستند!
۵- افرادی که خوره کارند و خیلی کم میخندند یا تفریح میکنند، این عده آن قدر کم میخندند که تا بحال کسی دندانهای آنها را ندیده است!
۶- و آدم هایی که …
تمام مثالهای یاد شده نمونههایی از «اختلال شخصیت» هستند. یک فرد مبتلا به ناراحتی روحی – مثلا اضطراب یا افسردگی – از وضعیت خود در رنج است، لذا انگیزه برای رفتن پیش روانشناس و روانپزشک جهت درمان دارد. اما یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت، معمولا خودش نه رنجی میکشد و نه مشکلی در خود احساس میکند اما اطرافیان وی همگی متوجهاند که مشکلی در کار است; لذا وی را ترغیب میکنند که در پی کمک حرفهای برآید. در عوض وی تمام «این اطرافیان» را عامل اصلی ناراحتی خود میداند. از آنجا که اینگونه افراد به طور معمول از آنچه اجتماع به عنوان علایم آنها میشناسد، احساس ناراحتی نمیکنند، اغلب فاقد انگیزه درمان و حتی مقاوم در برابر آن هستند.