آذر ۱۳, ۱۳۹۶
ویژگی بارز شخص مبتلا به اختلال اسکیزوئید، ناتوانی او در برقرارکردن ارتباط صمیمانه با دیگران است. اشخاص مبتلا به اسکیزوئید عموماً سابقه انزوای اجتماعی و میل به دوری از ارتباط با دیگران را دارا میباشند. همچنین آنها در روابطی که با دیگران دارند (مخصوصاً روابط عاشقانه یا ازدواج) به ندرت احساسات خود را بروز میدهند.
شخصیت اسکیزوئید معمولاً در اکثر موقعیتها بیشور و علاقه ظاهر میشود و صحبتهایش گنگ و نامفهوم ادا میشود، همراه با لحنی یکنواخت و خستهکننده. در تعاملاتش با دیگران ممکن است حالتی بیثبات و بیاراده از خود نشان دهد.
برخلاف انسانهای دیگر که اجتماعیبودن جزء ویژگیهای بارز آنهاست، شخصیت اسکیزوئید این مشخصه را نداشته و به عبارتی کوچکترین میلی برای برقراری ارتباط و صمیمیت با دیگران ندارد. در حقیقت او نسبت به اصل برقراری روابط عاطفی و لذتبردن از یک دوستی گرم و صمیمی بیتفاوت و بیعلاقه است. اگر موقعیتی برای ایجاد ارتباط با یک گروه و یا حتی با یک نفر از اعضای خانوادهاش برای او فراهم شود آن را نمی پذیرد و نیز علاقهاش به رابطه عاشقانه واقعی نبوده و هیچ دوامی ندارد.
شخصیت اسکیزوئید نمونه بارز یک انسان “تجرد طلب” و یا “گوشهنشین” است. این شخص را میتوان یک “زاهد خلوت گزین” واقعی نامید؛ به این معنا که وقتی تنها در انزوا باشد بیشترین احساس راحتی و امنیت را خواهد داشت. چنین فردی اگر حق انتخاب داشته باشد فعالیتهای انفرادی را بیشتر ترجیح میدهد. این موضوع هم در انتخاب شغل صحت دارد (مثلاً به دنبال شغلهایی میگردد که مطمئن است در انجام آنها تنها خواهد بود مانند نگهبان شیفت شب یا مأمور دستهبندی نامهها) و هم در انتخاب فعالیت های تفریحی و سرگرم کننده (بیشتر مایل است بازیهای فانتزی و یا کارهای فنی انجام دهد و معمولاً کار با کامپیوتر را به فعالیتهای اجتماعی ترجیح میدهد).
به خاطر داشتن چنین تمایلاتی، شخص مبتلا به اسکیزوئید هرگز قادر نیست برای خود دوست پیدا کند. نکته مهم این است که چنین شخصیتی هیچگاه دلتنگ روابط نزدیک و صمیمی نمیشود و در نتیجه تنهایی و خلوت گزینی او را افسرده و غمگین نمیکند.
وضعیت هشیاری و شناخت این بیماران سالم است و حافظهیشان خوب کار میکند و از ضربالمثلها میتوانند تفاسیر انتزاعی دهند یعنی میتوانند معنای ضربالمثل را درک کنند. این افراد توهم و هذیان ندارند.
این افراد سرد و نجوش هستند. خویشتندار و گوشهگیر هستند و هیچ توجهی به اتفاقات روزمره و علایق سایر افراد نشان نمیدهند. ظاهری آرام، منزوی و غیرمعاشرتی دارند. این افراد تقریبا هیچوقت نمیتوانند خشم خود را مستقیم بیان کنند. اما می توانند در امور فارغ از روابط انسانی مثل ریاضیات، نجوم و … سرمایههای عظیم عاطفی کنند.
ممکن است دلبستگی بسیاری به حیوانات پیدا کنند. این افراد اغلب جذب مدهای غذایی (گیاهخواری و خامخواری)، نهضتهای فلسفی و طرحهای مربوط به بهبود وضعیت اجتماعی میشوند. در واقع جذب چیزهایی می شوند که دخالت فعال فرد نیاز نباشد.
این افراد تمایلی به ایجاد رابطهی صمیمانه با دیگران ندارند. تمایلی به دوام و یا شروع روابط عاشقانه هم ندارند. فرد اسکیزوئید یک تنهای واقعی است. او به هنگام تنهایی آرامش مییابد. انزوا و تنهایی برای او به هیچ وجه آزاردهنده نیست.
این افراد ممکن است ساعتها در لاک خود فرو روند و ساکت باشند ولی هیچوقت توانایی شناخت واقعیت از غیرواقعیت را از دست نمیدهند و دچار توهم و هذیان نمیشوند. از آن جایی که ابراز هیجان آنها محدود است و به خوبی توانایی ابراز خشم را ندارند اگر با تهدیدی مواجه بشوند یا در خیالات همهتوانی غرق میشوند یا تسلیم میشوند.
یکی از نکات مهم این است که چه افرادی جذب افراد اسکیزوئید و منزوی میشوند؟
میتوان گفت یکی از ویژگیهایی که باعث میشود جذب این افراد بشوید تمایل شما به حمایت است و شاید اعتیاد شما به حمایت از افراد. میخواهید از این افراد حمایت کنید و آنان را از تنهایی نجات دهید. باید گفت که این افراد تنهاییشان را دوست دارند و شما وارد یک رابطهی دو سویه نشدهاید، پس به احتمال قریب به یقین موفق نخواهید شد. بنابراین روابط عاشقانهی دوطرفه و مداوم با این افراد ممکن نیست مگر آنان درمان شوند.
این اختلال در مردان بیش از زنان شایع است. این اختلال معمولا در کودکی شروع میشود و دیرپاست اما لزوما مادامالعمر نیست.