دی ۱۷, ۱۴۰۱
۱. همه افراد بعد از داغدیدگی دچار افسردگی پس از سوگ نمیشوند. فقط حدود یک سوم مردم بعد از داغدیدگی یا سوگ عزیزان خود دچار افسردگی میشوند.
۲. عدم ابراز آشفتگیهای هیجانی در ابتدای داغدیدگی، لزوماً به معنی وقوع مشکلات بعدی در سازگاری محسوب نمیشود. این بدان معنی است که افراد مختلف از راهبردهای گوناگونی برای مواجه شدن با از دست دادن عزیز استفاده میکنند. برخی خود را بی خیالی و حواس پرتی زده یا اجتناب میکنند، در حالی که برخی دیگر با تجربه سوگ خود مواجه شده و مستقیم به آن میپردازند. آنهایی که به طور مؤثر از راهبردهای مقابلهای دسته اول استفاده میکنند، لزوماً آشفتگی هیجانی از خود بروز نمیدهند.
۳. بسیاری از افرادی که خیلی زود و قبل از کامل شدن روند سوگواری برای کاهش حس فقدان خود اقدام میکنند، مشکلات دیررس بعدی خواهند داشت.
۴. بازگشت به سطح عملکرد اولیه، معمولاً به سرعت روی نمیدهد. در حالی که اکثر مردم معمولاً در ظرف دو سال بعد از داغدیدگی به سطح طبیعی عملکرد خود باز میگردند، اقلیت قابل توجهی نیز وجود دارند که حتی تا هفت سال پس داغدیدگی هم دچار مشکلات سازگاری هستند.
۵. واکنشهای طولانی مدت به سوگ عموماً در آنهایی رخ میدهد که آشفتگی شدید پس از داغدیدگی از خود نشان میدهند.
۶. گاهی اوقات هرگز پذیرش کامل مرگ عزیز رخ نمیدهد. به عنوان مثال والدینی که فرزند خود را یا افرادی که محبوب خود را به طور غیر مترقبه و ناگهانی در طی حادثه از دست دادهاند، الگوهای سوگواری طولانی مدتی را از خود نشان میدهند.
۷. سوگواری میتواند بر روی کارکردهای فیزیولوژیک اثر منفی داشته باشد. عفونت و سایر بیماریهای جسمی در این افراد شایع بوده و این میتواند به دلیل تأثیر استرسهای ناشی از داغدیدگی بر روی کارکرد دستگاه ایمنی بدن باشد. با این حال اغلب با گذر زمان کارکرد دستگاه ایمنی به وضعیت طبیعی خود باز میگردد.
بیشتر بخوانید: ۱۱ اشتباه در برخورد با کودکانی که والدین خود را از دست داده اند
۸. واکنش کودکان به سوگ نیز به لحاظ شکل بسیار به واکنش بزرگسالان شبیه است، با این تفاوت که در آنها شدت و مدت واکنشها کمتر است، چرا که کودکان در مقایسه با بزرگسالان کمتر بر روی خاطرات فرد متوفی تمرکز میکنند.
۹. کیفیت روابط خانوادگی میتواند در پاسخ به داغدیدگی یا مواجه شدن با بیماری مرگآور یکی از عزیزان دچار تغییر شود. بدین صورت که روابط ناسازگار در این شرایط بدتر میشود و در خانوادههای منسجم و حمایتگر روابط همانند قبل باقی مانده و یا حتی بهتر خواهد شد.
۱۰. داغدیدگی به ویژه سوگ یک والد باعث آسیبپذیری کودکان در برابر افسردگی دوران بزرگسالی میشود. بزرگسالانی که در دوران کودکی خود دچار داغدیدگی شده باشند، در صورت تجربه از دست دادن افراد مهم زندگی دو برابر دیگران در معرض ابتلا به افسردگی قرار خواهند داشت. دخترانی که در سنین پایین تجربه مرگ ناگهانی یا اسفناک پدر یا مادر خود را داشتهاند و دخترانی که پس از داغدیدگی به اندازه کافی از طرف والد باقی مانده (به علت درگیری وی در سوگ طولانی مدت) توجه و مراقبت دریافت نکردهاند، بیش از بقیه در معرض خطر افسردگی در بزرگسالی هستند.