آذر ۲۰, ۱۳۹۶
آیا تا به حال دقت کردید که نصیحت کردن یک دوست صمیمی، چقدر راحت است؟ شما کنار او مینشینید، کلی حرف میزنید و مثال میآورد تا به او نشان دهید که آنچه درباره خودش فکر میکند، خیلی هم واقعیت ندارد و درست نیست. شما وقت زیادی را صرف میکنید تا بیطرفانه و منصفانه او را متقاعد سازید که در واقع بسیار دوست داشتنی، زیبا و باهوش است.
به نظر شما قضییه حل شده است ولی دوستتان هنوز متقاعد نشده است و به حرفهای شما اطمینان ندارد. واقعیت این است که اگر غیرممکن نباشد، ولی بسیار سخت است که از احساس خود نسبت به چیزی یا کسی صرفنظر کنیم.
وقتی با افکارتان جر و بحث میکنید (جدول ورزی)، در واقع به یک راه حل موقت دست میزنید، درست مثل زمانی که به مشروبات الکی پناه میبرید تا با کرختی و بیحسی حاصل از آن، دردتان را موقتاً تسکین دهید.
منظور از جر و بحث کردن با افکار (جدول ورزی) این است که سعی میکنید با منصرف کردن خودتان از افکار منفی که درباره خویشتن دارید، با آنها مبارزه کنید. افکار منفی نظیر«کلی عیب و ایراد دارم»، «هیچ کس تا به حال مرا دوست نداشته است». وقتی با احساسات و افکار دردناک خود جروبحث میکنید، در واقع بدون این که بدانید، وارد مسابقه « طناب کشی» با آنها شدهاید.
در این مسابقه، دو گروه از افکار با هم رقابت میکنند. یک طرف، احساسات و افکار بد و منفی که درباره خودتان دارید، و طرف دیگر، افکاری که به شما میگویند «تو خیلی هم آدم بدی نیستی! من وقت کردم، دیگران هم مثل تو رفتار میکنند».
این جر و بحث و مشاجره، وقت و انرژی فوقالعادهای از شما میگیرد. چی میشود اگر طناب را ول کنید و به این مشاجره پایان بدهید.
اگر خیلی اصرار دارید که افکار منفی داشته باشید، می توانید آنها را همان طور که هستند، بپذیرید – آنها صرفاً فکر هستند. هیچ فکر یا احساسی، همیشگی و پایدار نیست. فقط به خودتان اجازه بدهید که آن افکار را داشته باشید، زیرا مطمئناید که از دست آنها جان سالم بدر خواهید برد. شما وقتی جان سالم بدر خواهید برد که این افکار را فقط مشاهده کنید، نه این که به عنوان واقعیت محض، به آنها اعتقاد داشته باشید.
گام بعدی این است که تصمیم بگیرید تا به این افکار پاسخ دهید. بدین منظور دست به کاری بزنید که شما را به آنچه در زندگی برایتان مهم و ارزشمند است، رهنمون میسازد. به سرانجام رساندن آن کار، نیاز به تلاش و تمرین دارد، ولی کیفیت زندگیتان را تغییر خواهد داد. حالا به فکری توجه کنید که در ذهن دارید و حواستان باشد که خود را به عنوان یک ناظر، روی صندلی تصور کنید که در حال تماشای آن فکر هستید، بدون قضاوت یا اعمال هر گونه تغییری. منظور از ول کردن طناب، همین است.
می توانید رهایی از افکار منفی را نیز مطالعه کنید.
روی یک برگ کاغذ، سه فکر منفی خود را بنویسید که با آنها در کشمکش هستید. این افکار متعلق به شما هستند ولی شما سعی دارید، از آنها صرفنظر کنید یا به نوعی از شرشان خلاص شوید. خوب، حال مسابقه طنابکشی را تصور کنید که یک طرف طناب، این افکار قرار دارند و طرف دیگر طناب، افکار مخالف. برای هر یک از این افکار منفی مربوط به خویشتن، این سؤالات را از خودتان بپرسید :
آیا واقعاً دلم می خواهد این فکر را داشته باشم؟
آیا میخواهم این فکر را آگاهانه و هشیارانه مشاهده کنم و اجازه بدهم همان طور که هست، باشد بدون اینکه سر جنگ با آن داشته باشم؟
آیا میخواهم این فکر به زندگیام جهت بدهد؟
آیا آمادگی آن را دارم که دست به کاری بزنم تا کیفیت زندگیام ارتقاء یابد؟
این فکر مرا از انجام چه کاری باز میدارد؟
آیا میخواهم این فکر را داشته باشم و کاری را انجام بدهد که برایم اهمیت دارد؟
توجه آگاهی، روشی است برای احترام گذاشتن به آنچه در حال حاضر، اتفاق میافتد، نه آنچه اتفاق افتاده است یا ممکن است اتفاق بیفتد. افکاریتان در حال حاضر بوقوع میپیوندند. اگر چیزی را به خاطر میآورید که برایتان دردناک بوده، آگاهیتان را به اینجا و اکنون متمرکز کنید. اگر از چیزی در آینده میترسید، به زمان حال بازگردید. توجه کنید که در این لحظه، کجا هستید. طناب را ول کنید، دست به کاری بزنید که دوست دارید و تمرین کنید تا نسبت به لحظه حاضر توجه آگاهانه داشته باشید.
۱۷۵۳۸۵۴۷۰۹۳۶۹۹۱۲۳۸۲۱۸۰۲۷۰