آذر ۱۳, ۱۳۹۶
هر چه نگرانیها نسبت به افزایش وزن و چاقی افزایش مییابد، برخی افراد تصمیم به زیاد لاغرشدن دارند، تا حدی که به خود گرسنگی میدهند. افراد با اختلال بیاشتهایی نسبت به غذا و لاغرماندن به طرز وسواسی آزار میبینند. آنها وزن بدن خود را که برای سن و قد آنها طبیعی است نگه نمیدارند. در حقیقت، آنها به صورت یک اسکلت لاغر هستند ولی هنوز فکر میکنند که چاق هستند. برای جلوگیری از افزایش وزن یا ادامهدادن به کاهش وزن، افراد با بیاشتهایی ممکن است به خود گرسنگی بدهند یا به طرز شدیدی ورزش کنند.
اگر چه بیاشتهایی تمرکز بر غذا میکند، این بیماری مطلقا درباره غذا نیست. بیاشتهایی راهی و تلاشی برای غلبه بر مشکلات روحی است، یک نوع کمالگرایی و تمایل به کنترل است. افراد با بیاشتهایی اغلب ارزش خود را با مقدار لاغری خود گمانه میزنند.
در میان موجودات زنده، تنها انسان است که میتواند قوانین طبیعت را بشکند و بر خلاف آنها عمل کند. انسان حتی میتواند با واکنشهای فیزیولوژیک بدن خود نیز به مخالفت برخیزد. این ستیز با واکنشهای طبیعی در درجه اول برای انسان خوشایند است و احساس پیروزی میکند. اما مساله آنجاست که تداوم این ستیز در نهایت به بیماری فرد منجر خواهد شد. یکی از جنگ های خیلی قدیمی که بین افراد و واکنشهای فیزیولوژیکشان بوده، پاسخ به گرسنگی است.
آنورکسیا (Anorexia) یا بیاشتهایی عصبی، اختلالی بسیار جدی است که می تواند زنان و مردان تمام گروههای سنی را تحت آسیب قرار دهد. این وضعیت میتواند سلامت شما را به خطر بیاندازد.
بعضی از بیماران مبتلا به بیاشتهایی عصبی، از خود، اختلالات شخصیت نشان میدهند که مشابه اختلالات شخصیت در بیماران اسکیزوفرنیک است. آنها معمولا در خود فرو میروند، با واقعیتها بیارتباط میشوند و برای درمان خود همکاری نمیکنند.
بعضی دیگر، شخصیت افراد نوروتیک را دارند. یکی از عوامل مشترک در افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، عامل جنسی است که ریشه آن بیشتر در سن بلوغ یافت میشود. در این رابطه، انگیزه اصلی این اختلال غالبا ترس از بلوغ است و این نگرانی مخصوصا در دخترانی دیده میشود که احساس زشت بودن میکنند. علت دیگر، ترس از رابطه جنسی و حاملهشدن است که در رابطه با غذا خوردن شکل میگیرد. حالت دیگر بیاشتهایی عصبی در کودکان دیده میشود؛ اطفال به علت نگرانی اولیاء در مورد تغذیه و سلامت خود، دست به لجاجت و منفیگرایی میزند و ممکن است در سنین بالا نیز از این نوع رفتار استفاده کند.
معمولا این بیماری در دختران بین ۱۳ تا ۱۸ سال مشهودتر است. به این دلیل که با سن بلوغ و ازدواج مصادف است. این اختلال ممکن است با بیماریهایی از قبیل نارسایی غده هیپوفیز اشتباه شود؛ زیرا در آن بیماری نیز، از بین رفتن وظایف جنسی و کاهش متابولیسم پایه مشاهده میشود.
با این وجود هنوز مشخص نیست که آیا بیاشتهایی عصبی، خود یک اختلال اولیه است یا علت اولیه آن یک بیماری غددی است. همچنین معلوم نیست که آیا اشکالات جنسی ناشی از کمبود غذا است یا کمخوردن غذا ناشی از اختلالات جنسی است. وجود اضطراب و رفتارهای وسواسی در بسیاری از افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی بسیار متداول است. معمولا مساله اصلی در افراد مبتلا، بحران شدید در رشد روانشناختی آنان است.
فردا مبتلا به بیاشتهایی عصبی، یک مقاومت پرخاشگرانه نسبت به خواستهای والدین داشتند و یا از اینکه شبیه به والد همجنس خودشان باشند، امتناع میورزیدند. یک نگرش بسیار متداول که در بین این افراد مشاهده میشود، تنفر از غذا میباشد، ولی این موضوع معمولا بیانکننده یک فاجعه رمزی نسبت به جنبههای زندگی فرد است.
مثلا یک بیمار اظهار میداشت که تنفر از غذا میتواند به کل دنیا و به کل زندگی گسترش یابد. بسیاری از بیماران درباره مسائل اصلی خود که نمیخواهند رشد کنند و نمیخواهند شبیه مادرشان بشوند، صحبت کردهاند.
درک این موضوع آسان است که خوردن با پیشرفتهای رشد در سراسر دوران کودکی همبستگی بسیار پیدا میکند. مثلا از زمان پرستاریشدن و خوردن یک فنجان شیر، تا تغذیه شدن توسط دیگران و انتخاب و خوردن غذا توسط خود کودک، همواره این جملات تکرار میشود که تو باید برای آنکه رشد کنی، بزرگ شوی و مانند والدینت بشوی غذا بخوری. توجه طبیعی والدین درباره خوردن کودکشان موجب ظهور یک رفتار مرموز آشکار به صورت ابراز مقاومت نسبت به جنبههای ترسانده یا معما گونه رشد میشود.
محدودکردن Restricting
افراد عمدتا وزن خود را از طریق محدودکردن شدید مقدار غذایی که میخورند از دست میدهند. آنها همچنین تلاش به کاهش وزن به وسیله ورزش زیاد دارند.
پاکسازی purging
افراد سعی در کنترل وزن خود به وسیله استفراغکردن دارند، که به معنی خلاصشدن از غذا و کالریها به وسیله استفراغ بعد از خوردن یا به وسیله سوءمصرف از ملینها و ادرارآورها یا تنقیه میباشد. برخی ممکن است بعد از عیاشیکردن، یا مقدار زیادی غذاخوردن، استفراغ کنند. دیگران ممکن است بعد از خوردن حتی مقدار کمی استفراغ کنند، مانند یک قطعه کوچک از شیرینی.
افراد با بیاشتهایی بین این دو دسته عقب و جلو می روند، و یا ممکن است خود را با ترکیبی از این عادتها تطبیق دهند.
بی اشتهایی سوای از اینکه از کدام نوع باشد، دارای علائم و نشانههای روحی و رفتاری بعلاوه کاهش وزن جدی است.
کاهش بیش از حد وزن بدن
ظاهر لاغر
شمارش غیر طبیعی سلولهای خونی
خستگی
بیخوابی
سرگیجه و یا ضعف و غش
رنگ متمایل به آبی انگشتان
موهای کمپشت، شکننده و یا ریزش مو
موهای نرم و کرکمانندی که سطح بدن را میپوشاند
قطع قاعدگی
یبوست
پوست خشک
عدم تحمل به سرما
ضربان نامنظم قلب
کاهش فشار خون
کم شدنآب بدن(دهیدراتاسیون)
استئو پروز(پوکی استخوان)
تورم دستها و پاها
امتناع از خوردن
انکار گرسنگی
ورزش کردن زیاد
خلق یکنواخت، یا فاقد احساس
مشکل تمرکز
مقدم دانستن کار بر غذا
علائم و نشانههای بیاشتهایی ممکن است همیشه واضح و اشکار نباشد. افراد با بیاشتهایی مقدار زیادی وقت خود را صرف کمرنگ جلوهدادن آن یا دیگر مشکلات یا اختلالات رفتاری در خوردن میکنند.
اگر شما نگران فردی که به او عشق میورزید میباشید، این نشانهها را در نظر داشته باشید: