اردیبهشت ۱۳, ۱۴۰۲
زوجهایی که سازگاری خوبی باهم دارند این تمایل را دارد که رفتار مثبت شریک زندگی خود را به جای اینکه به عامل موقعیتی و شرایط نسبت دهند، به ویژگیها و خصلتهای شریک شان نسبت میدهند.به عنوان مثال «او به من کمک کرد زیرا آدم مهربانی است»، نه اینکه «او به من کمک کرد زیرا در آن موقع بیکار بود.»
در این زوجها نسبت مراودههای مثبت به منفی، پنج به یک است. به گونهای که اگر هم در میانشان اختلافنظری پیش آید در مقابل آن، پنج مورد توافق نظر دیده میشود.
وقتی زوجهای سازگار دچار عدم توافق میشوند، سعی میکنند به جای انتقاد کلی، فقط در مورد موضوع اختلاف یا مورد خاص اختلاف صحبت کنند و این باعث میشود به کل شخصیت طرف مقابل حمله نشود بلکه فقط در مورد مشکل و موضوع خاص صحبت شود. این گروه از زوجها تمایل دارید موضوع اختلاف بین خودشان را خیلی سریع رفع کنند و اجازه نمیدهند تا وهلههای طولانی قطع ارتباط، قهر و اوقات تلخی یا لجبازی در بین شان روی دهد.
در برخی مواقع این گونه زوجین بر سر عدم توافق، توافق میکنند. یعنی قبول میکنند که متفاوت از هماند. این روش بازتابی از پذیرش و احترام است. در مقابل زوجهای ناسازگار در روابط بین فردی خود، در بسیاری از مواردی که در بالا ذکر شد مشکل دارند.
یکی از مواردی که باعث رضایت زناشویی میشود سطح تحصیلات بالا و شرایط اقتصادی ـ اجتماعی بالاتر است. نحوه دقیق ارتباط این عوامل با میزان رضایت زناشویی مشخص نیست. با این وجود فرض را میتوان بر این گذاشت که وضعیت خوب اقتصادی و اجتماعی و میزان تحصیلات بالا ممکن است مهارتهای بهتر حل مسئله و نیز کمتربودن نسبی فشارزاهای روانی مزمن زندگی نظیر پرجمعیتی و کمبود مکان مناسب برای افراد خانواده فراهم کند.
مورد دیگر برای رضایت زناشویی شباهت بین علائق، هوش و شخصیت همسران است. علی رغم اعتقاد عمومی مبنی بر اینکه تضاد جذاب است، پژوهشها نشان دادهاند که وجود شباهت در طرفین عامل رضایت زناشویی میشود. شاید به این دلیل که افراد مشابه بهتر میتوانند با یکدیگر همدلی نمایند و علایق مشترک خود را دنبال کنند.
کمترین مقدار رضایتمندی زناشویی در طی دوران فرزندپروری و بیشترین حد آن مربوط به قبل از تولد بچهها و یا پس از آنکه آنها خانه را ترک میکنند مشاهده میشود. در طی این دورهها این احتمال وجود دارد که خشنودی بیشتر زناشویی به خاطر آن باشد که والدین میتوانند زمان و نیروی بیشتری را صرف پیگیری علائق مشترک نمایند و نیز تعارضهای احتمالی کمتری در نحوه مدیریت مسائل بچهها تجربه کنند.
عامل دیگر بر رضایت زناشویی، نحوه هماهنگی و سازگاری جنسی است. نه تعداد دفعات آن و هر چقدر زنان در سنین بالاتر ازدواج کنند رضایت زناشویی بیشتری وجود خواهد داشت.