فروردین ۴, ۱۴۰۰
کودکانی که مادران حساس و مراقبتکننده دارند، در موقعیتهای ناآشنا الگوهای رفتاری خاصی را نشان میدهند. این الگو «ایمن» نامیده میشود. الگو ناایمن در کودکانی مشاهده میشود که مادرانشان کمتر حساس بودند.
۱. مادر باید بتواند با علامتدهی نیازهای نوزادش هماهنگ باشد، تأخیر در هماهنگی وی ممکن است ناشی از درگیریهای فکری درونی یا بیرونی او با نیازهای خودش باشد.
۲. او باید به طور مناسبی علامتهای نوزاد را تعبیر کند. برای مثال او باید معنای گریههای نوزاد را تشخیص دهد (گرسنگی، خیس کردن، درد). ممکن است علائم نوزاد به طور غلط تعبیر شوند و بنابراین نیازهای کودک نادیده گرفته شود.
۳. مادر باید به طور مناسبی به این علامتها پاسخ دهد. برای مثال باید به طور صحیح به بچه غذا بدهد و به وی یک نوع بازی پیشنهاد کند که بدون آزار او موجب تعامل کودک با محیطش شود. نباید از محرکهای خیلی کمی یا خیلی تحریککننده در بازی با او استفاده کند.
۴. واکنش مادر باید راهنمایی کننده باشد، این راهنماییها باید طوری باشند که موجب ناکامی زیادی در کودک نشود. مدت زمانی که نوزاد میتواند منتظر رسیدن مراقب خود باشد در هفتههای اول زندگی بسیار کوتاه است اما به مرور طولانیتر میشود.
والدین باید یاد بگیرند پاسخ مناسبی به علامتهای کودک بدهند. آنها باید به نیاز خاص کودکشان برای غذا، تماس جسمی، تحریکپذیری یا خواب به مقدار کافی پی ببرند و علامت خاص را در هر یک از فرزندان خود بشناسند.
تجربهای که والدین با بچه اول دارند به سادگی به بچههای بعدی قابل تعمیم نیست؛ زیرا هر کودکی خلقوخوی متفاوتی دارد و یا به شکل متفاوتی با ناملایمات مقابله میکند و نیازها و آرزوهایش را به روشهای متفاوتی نشان میدهد.
مطالعهای در آلمان نشان داد که اکثر والدین از این میترسند که مبادا فرزندان خود را در طی اولین سال زندگی لوس کنند. آنها در رؤیاهای وحشتناک خود «بچه لوس» یا «دیکتاتور کوچک» را تجسم میکنند که هر خواستهای دارد باید برآورده شود و از این موضوع هراس دارند. به همین دلیل اکثر والدین ضرورتاً واکنش سریع به خواستههای کودکشان نشان نمیدهند.
نقطه نظرات والدین و کارشناسان در مورد سطوح بهینه تجربه ناکامی باهم تفاوت زیادی دارد. باید در خلال اولین سال زندگی نوزادان همه نیازهایشان رفع شود؛ و در سالهای بعد والدین لازم است که به کودکان بیاموزند برای ارضای نیازهایشان صبر کنند، بنابراین کودک را گاهی محروم میکنند تا جایی که بتوانند نیازهای خود را با موقعیت تنظیم کند.
بدین منظور باید در هر سنی برای کودک، رفع نیاز و آنچه را برای آن لازم است تعریف نمود. این همان کاری است که مادران حساس میتوانند انجام دهند لذا ارتباط آنها با نوزادانشان با نیازهای اولین سال زندگی آنها هماهنگی دارد.
پیشنهاد می کنم چرا بعضی کودکان به والدینشان دلبستهتر هستند؟ را مطالعه کنید.
حساسیت با لوس کردن یا محافظت و حمایت افراطی تفاوت دارد؛ زیرا در حساسیت، والدین باعث افزایش استقلال و رشد توانایی طفل در برقراری ارتباط میشوند. نوزادانی که مادران حساس دارند، در طی سال اول زندگی میتوانند خودشان به تنهایی در محیط کاوش نمایند و بازی کنند و درعین حال هنگام نگرانی یا استرس هم میتوانند کنار مادرشان باشند. تعامل آنها با مادرشان موجب کمتر شدن اضطراب و نگرانی میگردد. آنها میتوانند از مادرشان برای مدتی کوتاه جدا شوند و به راحتی بازی کنند و در محیط به جستجو و کاوش بپردازند.
اما نوزادانی که مادران آنها چندان حساس نیستند، از مادر خود تقاضای حمایت نمیکنند و یا هنگام جدایی از او اضطراب، نگرانی و خشم نشان نمیدهند و نمیتوانند در هنگام بازی و کاوش در محیط به راحتی رفتار کنند. این نوزادان کمتر از نوزادان مادران حساس محدودیتهایی را که مادر وضع کرده میپذیرند.
حساسیت مادران را چک نه کم کنم
نمیزاره پچه غذا بخوره . به بچه میگه نباید بدویی. اخلاق سگی داره
باید آدامس اکالیپتوس بخورد
متشکرم . در اسرع وقت نوبتمیخوام.
لطفا به من کمک کنید