آذر ۲۰, ۱۳۹۶
یکی از شایعترین عوامل مسبب غمگینی و رنج، سوگ و مصیبت است. اگر شما سوگوار از دستدادن عزیزتان هستید، به شدّت احساس غمگینی و اندوه میکنید اگر این احساس شدید غم و اندوه و ناتوانی در خوردن و خوابیدن یا نداشتن تمرکز، بیش از سه ماه باقی بماند، سوگواری شما در حال تبدیل شدن به افسردگی است.
زنان به علت عمر طولانیتر در مقایسه با شوهرانشان، بیشتر واکنش سوگ را تجربه میکنند. ۱۰% مردمی که برای از دست دادن عزیزی رنج میبرند احتیاج به درمان ضدافسردگی پیدا میکنند. امّا احتمال افسردگی بعد از چنین فقدانی در بعضی افراد بیشتر است. مانند آنهایی که سابقه افسردگی دارند، آنهایی که پیوند چندین سالهشان را به دلایلی از دست دادهاند و یا افرادی که گسست یک رابطه و شکستی عاطفی را تجربه میکنند بیآنکه علتش را بدانند. چنین مواردی همراه احساس تلخ گناه و تقصیر است.
وقتی افسردگی با سوگواری آغاز میشود احساس بیارزشی و بیکفایتی نیز به غم از دست دادن اضافه میشود.
مهم است به خاطر داشته باشید که احساس سوگواری میتواند برای از دست دادن کسی باشد که هنوز زنده است. وقتی یک پیوند یا دوستی پایان میپذیرد، احساس سوگواری شما در ارتباط با از دست دادن آن پیوند چیزی شبیه تجربۀ مرگ یک عزیز است.
برای بسیاری از مردم تجربۀ از دستدادن یک حیوان دستآموز نیز میتواند احساس عمیقی از سوگ ایجاد کند اما به خاطر معذّب بودن و شرم از این احساس به یک حیوان خانگی، بسیاری از ما از بیان یا پذیرش واکنش سوگمان در این موارد پرهیز میکنیم.
اما حیوانات دستآموز نیز می توانند شریک و همراهی واقعی باشند که علاقهای بدون قید و شرط به ما میدهند. آنها میتوانند مانند رگهایی باشند برای تخلیه بسیاری از هیجانات. هیجاناتی که شاید در روابط انسانی هرگز موفق به رهایی از آنها نشویم.
در بعضی شرایط احتمال تبدیل واکنش سوگ به افسردگی بیشتر است مانند:
زمانی که واکنش سوگ شما بیش از سه ماه طول بکشد.
اگر احساس کنید دوست دارید بمیرید یا خودکشی کنید.
اگر اوهام و خیالات را تجربه کنید (برای مثال کسی را که عاشقش بوده اید و اکنون مرده است، در خیال خود ببینید یا معتقد باشید که او هنوز زنده است).
وقتی برای بیش از یک ماه، هر روز احساس افسردگی کنید.
وقتی مراقب خود نباشید. برای مثال غذا نخورید، استحمام نکنید و نسبت به سلامتی خود بیتفاوت شوید.