آذر ۷, ۱۳۹۶
نگاه دیگران به فرد مبتلا به خودزنی
دوستان و اشخاص مورد علاقهی فردی که به خود آسیب میزند اغلب او را شخصی هراسان، منزوی و ناامید میدانند. اغلب اوقات آنها خواستهها یا اهداف نهایی خود را به شکلی تنظیم میکنند تا بتوانند کمی کنترل بر موقعیت داشته باشند. این در حالی است که این هدف با تخریبکردن بیشتر چیزها میسر میشود.
تعریف
جرح خویشتن را میتوان به صورت رفتاری تعمدی که به طور مستقیم به بدن فرد آسیب میزند و باعث صدمه دیدن بافتهای بدن یا حتی قطع عضو میشود، تعریف نمود که برای چند دقیقه فرد از شر احساس یا موقعیت فلاکتبار یا درماندهکننده خلاص میشود.
این مهم است که متوجه باشیم جرح خویشتن ممکن است در حضور یک ناظر بیرونی یا در غیاب آن انجام گیرد. به هر حال بایستی در نظر داشته باشیم که این عمل کارکرد و کنشی برای شخص دارد یعنی فرد از انجام آن منظوری هوشیار، ناهوشیار یا نیمه هوشیار دارد. بنابراین لازم است کارکردهای مورد نظر شناسایی شده تا بتوان راههای کنارآمدن با آنها را آموزش داد. این مهم به ویژه وقتی که پای اطرافیان، مراقبان سیستم بهداشت و روان و … به میان میآید اهمیت به سزایی مییابد.
علت شناسی
طیف وسیعی از علت شناسیها ذکر شده که مهمترین آنها عبارتند از:
تخلیه احساس تنش، دستیابی به حالت شیدایی، اختتام احساس مسخ شخصیت، ایجاد یا تقویت احساسهای مثبت جنسی، رهاسازی خشم، احساس رضایت درونی از تنبیه خود، حس تسلط بر خود و احساس امنیت، بازی دادن اطرافیان، خلاصی از شر بیکسی و تنهایی.
افراد به طور معمول بنا به دلایلی دست به جرح خویشتن میزنند که برخی از آنها عبارتند از:
• پایاندادن به احساسهای گنگی و سردرگمی، کاهش میل به خودکشی و آرامکردن احساسهای فلج کننده و تنش زا.
• حفظ کنترل و پرتکردن حواس از افکار یا خاطرههای رنجآور.
• خودتنبیهی، این افراد معتقدند که مستحق تنبیه هستند زیرا به خاطر کارهایی که کردهاند نبایستی به آنها خوش بگذرد، یا شخص معتقد است که دیو صفت است، یا امیدوار است که با خودتنبیهی، تنبیه شدیدتری را از سوی یک منبع خارجی دفع نماید.
• ابراز چیزهایی که فرد نمی تواند آنها را به زبان بیاورد. به عنوان نمونه ابراز خشم، نشاندادن عمق رنج درونی، شک کردن اطرافیان و جلبکردن حمایت و کمک دیگران.
• آلکس تایمیا alexithymia: از نظر تحتاللفظی احساس بینام و نشان نامیده میشود و به شکل ناتوانی در بیان احساسهای درونی و عنوان دادن به آنهاست و در افرادی که مبتلا به جرح خویشتن هستند شایع است.
افرادی که مبتلا به جرح خویشتن هستند هرگز شیوههای سالمی را برای احساسکردن و بیان حالتهای درونی یا تحمل فشار روانی در خود ایجاد نکردهاند. مطالعهها نشان میدهند که افراد مبتلا به جرح خویشتن با انجام این کار در سطح بالایی از برانگیختگی فیزیولوژیک قرار میگیرند که بالاتر از خط پایه است.
طبیعی است که به منظور یاری رساندن به شخص مبتلا بایستی شیوههای سالمتر مقابله را در هنگام تجربه احساس فلجکننده به او آموزش داد. بسیار مهم است که فرد را به خاطر رفتار جرح خویشتن و تکرار مجدد آن تنبیه یا توبیخ نکنید. حالت ایدهآل این است که شما به احساسهای خودتان در گام نخست سر و شکل بدهید تا بتوانید حق شخص را برای تصمیمگیری در مورد شیوه مدارا با فشار روانیاش بپذیرید.