آذر ۱۱, ۱۳۹۶
همه ما در زندگی روزمره خود، گاهی احساس ناراحتی و افسردگی و گاهی نیز احساس شور و شادی زیادی داریم. این تغییرات کاملا طبیعی بوده و از اتفاقات خوب و بد یا به اصطلاح بالا و پایین های زندگی ناشی میشود.
اما این تغییرات رفتاری و احساسی در برخی افراد به قدری شدید است که تاثیر مخربی روی روابط کاری، زندگی مشترک، ارتباط با دوستان و به طور کلی زندگی فردی و اجتماعیشان بر جای میگذارد.
این شرایط طبیعی نیست، بلکه نشانگر حاکمیت یک اختلال بالینی بر سلامت کلی بدن است که به آن اختلال دوقطبی می گویند.
نشانههای اختلال دوقطبی
در جدیدترین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی اختلال دوقطبی به عنوان یک شاخه مستقل از سایر اختلالات مطرح شده است. مبتلایان به این اختلال دو فاز متمایز را تجربه می کنند: فاز افسردگی و فاز شیدایی.
فاز افسردگی
در فاز افسردگی که معمولاً دو هفته به طول میانجامد، فرد مبتلا، علاوه بر احساس افسردگی و فقدان انرژی، با مشکلات بسیار جدی مثل ناتوانی در انجام کارهای روزانه، کاهش تمرکز و توجه، تغییر قابل توجه در اشتها و وزن، کاهش شدید میل جنسی، تغییر در نیاز به خواب و کاهش شدید کیفیت خواب، کندی در انجام کارهای روزانه، گریههای بیش از حد و بیدلیل، افکاری در مورد بیمعنا بودن زندگی و افکاری در مورد آسیب رساندن به خود و یا خودکشی روبرو است.
فاز شیدایی یا نیمه شیدایی
در فاز شیدایی یا نیمهشیدایی شرایط تا حدی متفاوت است و اگر چه فرد مبتلا توجه و تمرکز کافی ندارد اما بسیار پرانرژی است، زود از کوره در میرود و گاهاً رفتارهای پرخاشگرانه انجام می دهد، ولخرجی و بی بندو باریهای جنسی دارد، حتی ممکن است به مواد مخدر روی آورده و دست به کارهای خطرناک بزند. مبتلایان به اختلال دوقطبی در فاز شیدایی نیاز بسیار اندکی به خواب احساس میکنند و گاهی ممکن است در شبانه روز یکساعت هم نخوابند، معمولاً اشتهای افراد مبتلا در این فاز بسیار افزایش مییابد و اقدام به پرخوری میکنند (این اتفاق همیشه رخ نمیدهد). فاز شیدایی معمولا یک هفته به طول میانجامد و فاز نیمهشیدایی تقریباً سه یا چهار روز طول میکشد.
ممکن است فرد مبتلا تنها یک دورهی شیدایی را تجربه کرده باشد و پس از آن همیشه دورههای افسردگی او را آزار دهند. در نوع خاصی از اختلال دوقطبی فرد روزانه هم احساس افسردگی و هم حالت شیدایی را تجربه میکند به طوری که ممکن است صبح با خلق افسرده از خواب بیدار شود و ساعتی بعد بسیار پر انرژی شده و دست به کارهای خطرناک بزند.
درمان اختلال دوقطبی
گام اول در درمان اختلال دوقطبی مراجعه به روانشناس یا روانپزشک است. مطمئن باشید این اختلال به قدری جدی است که بدون کمک متخصص از پس آن بر نخواهید آمد. روانپزشک برای شما دارو درمانی را آغاز خواهد کرد. داروها کمک بسیار زیادی به تثبت خلق شما میکنند.
دارو درمانی به تنهایی نمیتواند به شما کمک کند. زیرا هر چند داروها موجب تثبیت خلق شما میشوند اما دلایل بیماری را برایتان روشن نمیکنند و به شما نمیگویند چطور زندگی خود را سرو سامان بدهید. روان درمانی نزدیک روانشناس خبره میتواند اثر مثبت داروها را تقویت کرده و بهبود شما را تسریع بخشد. معمولاً روان درمانی به روش شناختی–رفتاری (روشی که بیشترین اثربخشی را دارد) ۶ ماه طول میکشد (هفتهای یک جلسه).
لازم است در هر دورهای که قرار دارید، از خطرات احتمالی آگاه باشید و خود را از موقعیتهای آسیب رسان دور کنید. یکی از مراجعانم میگفت :«نمیدانم چطور در کمتر از نیم ساعت تمام ۵ میلیون تومان پولی که در حسابم داشتم را خرج کردم»، بیمار دیگری با تاسف و اندوه بسیار می گفت که در فاز شیدایی چندین رابطهی خارج از چارچوب با زنان خیابانی برقرار کرده است. یکی از بیمارانم که به تازگی نزد من میآید از پرخاشگریهای شدید، ناخواسته و کنترلناپذیر خود صحبت میکرد. روان درمانی به شما کمک خواهد کرد اولین نشانههای تغییر خلق را شناسایی کنید و از موقعیت آسیبرسان دور شوید.
بخاطر داشته باشید که نقش ژنتیک در اختلال دوقطبی بسیار پررنگ است، اما کنترل آن کاملاً در دستان شماست و شما تصمیم میگیرید که به این اختلال اجازهی بزرگترشدن و پیشرفتکردن بدهید.