تیر ۲, ۱۳۹۹
سلسله مراتب نیازهای مازلو اغلب به صورت هرم نمایش داده میشود. پایینترین سطح هرم مازلو از اساسیترین نیازها تشکیل شده است، درحالی که پیچیدهترین نیازها در بالای هرم مازلو قرار دارند.
نیازهایی که در پایین هرم قرار دارند، نیازهای اساسی فیزیولوژیکی از قبیل نیاز به غذا، آب، خواب و گرما هستند. پس از اینکه این نیازهای سطح پایین برآورده شدند، افراد میتوانند به سمت نیازهای بعدی که برای ایمنی و حفاظت از خود هستند، حرکت کنند.
هرچه مردم به سمت بالای هرم مازلو پیش میروند، نیازها هم به سمت نیازهای روانی و اجتماعی تغییر میکنند. خیلی زود، نیاز به عشق، دوستی و صمیمیت اهمیت پیدا میکند و در ادامه هرم، نیاز به عزتنفس و احساس موفقیت در اولویت قرار میگیرند.
مازلو هم مانند کارل راجرز (Carl Rogers)، برای دستیابی به پتانسیلهای فردی بر اهمیت خودشکوفایی، که مرحلهای از رشد و پیشرفت یک فرد است، تأکید میکند.
آقای آبراهام مازلو دو نوع نیاز را از یکدیگر متمایز میسازد. دسته اول نیازهای کمبود (deficiency needs) و دسته دوم نیازهای وجودی یا بودن (being needs) هستند. از چهار سطح اول اغلب به عنوان نیازهای کمبود (D-needs) یاد میشود و سطح بالا به نیازهای وجودی یا بودن (B-needs) معروف است.
نیازهای کمبود به دلیل محرومیت بوجود میآیند و زمانی که آنها برآورده نمیشوند باعث ایجاد انگیزه در افراد میشود. قدرت نیازهای کمبود بسیار زیاد هست. این نیازها بدون هیچگونه آموزش و تحت تأثیر غرایز انسان قرار دارند. برای مثال نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیت و دفاع از خود.
از طرفی نیازهای وجودی یا بودن، نیازهای سطح بالای انسان هستند که در صورت برآورده شدن و تأمین نیازهای سطح پایین، میتوان این نیازها را برطرف نمود. بر اساس هرم مازلو، تنها زمانی نیازهای آگاهانه و سطح بالا ارضا میشوند که نیازهای غریزی سطح پایین انسان تأمین شوند. نیازهای وجودی یا بودن ناشی از کمبود چیزی نیست، بلکه از تمایل به بودن و رشد به عنوان یک فرد ناشی میشود. هنگامی که این نیازهای وجودی یا بودن به طور منطقی برآورده شوند، ممکن است فرد بتواند به بالاترین سطح همان خود شکوفایی برسد.
هر کسی آرزو دارد که این سلسله مراتب نیازهای مازلو را به سمت سطح خود شکوفایی سوق دهد. اما این پیشرفت اغلب با عدم تحقق نیازهای سطح پایین مختل میشود. تجربیات زندگی، از جمله طلاق و از دست دادن شغل، ممکن است باعث شود که فرد بین سطوح سلسله مراتب نوسان داشته باشد.
بنابراین، همه نمیتوانند از طریق سلسله مراتب در یک جهت حرکت کنند بلکه ممکن است بین انواع مختلف نیازها به جلو و عقب حرکت کنند.
مازلو (۱۹۴۳، ۱۹۵۴) اظهار داشت که مردم برای رسیدن به نیازهای خاص انگیزه دارند و برخی نیازها بر دیگران ارجحیت دارد. اساسیترین نیاز ما برای بقای جسمی است و این اولین کاری خواهد بود که باعث ایجاد انگیزه در رفتار ما میشود. هنگامی که این سطح برآورده شود، سطح بعدی شکل میگیرد که چه چیزی باعث ایجاد انگیزه در ما میشود و غیره.
بنابراین مازلو، نیازهای انسانی را به ۵ دسته تقسیمبندی میکند که این دستهبندی به ترتیب عبارتاند از:
نیازهای مازلو بهصورت خلاصه تشریح میگردند:
نیازهای فیزیولوژیک انسان در پایینترین سطح هرم مازلو قرار دارند و برای بقای انسان است. مازلو برای نیازهای سطح پایین ارزش و اهمیت ویژهای برخوردار است و معتقد است تا زمانی که این نیازها تأمین نشوند، آدمی نمیتواند در مسیر رشد و موفقیت گام بردارد و به عبارتی و به تعبیری خودمانی، فرد گرسنه نمیتواند فردی موفق و خودشکوفا باشد.
نیاز های مازلو در این سطح شامل نیازهای جنسی، خوراک، پوشاک و مسکن هستند و تا زمانی که چنین نیازهایی تأمین نشوند، فرد نمیتواند به گام بعدی رشد و سطح بالای نیازها برود و اساساً تمام فکر و ذکر فرد، حول همین نیازهای اولیه خواهد بود.
چنانچه نیازهای فیزیولوژیک تأمین شوند، شدت آنها کاهش مییابد و به اعتقاد مازلو، نیازهای سطح بعدی یعنی نیازهای ایمنی فعال میشوند. ازجمله موارد نیاز ایمنی، نیاز به امنیت، سرپناه و همچنین ثبات است. این نیازها توسط خانواده و جامعه (به عنوان مثال پلیس، مدارس، تجارت و مراقبتهای پزشکی) برآورده میشود. فردی که همواره ترس از اخراج شدن دارد اساساً در همین سطح نیازهای ایمنی قرار خواهد داشت و نمیتواند به سمت نیازهای متعالیتر قدم بردارد.
شاید بتوان نیاز به بقا و زنده ماندن را در همین سطح تعریف کرد. بسیاری از کارهایی که انسان انجام میدهد جهت تأمین نیاز امنیت و ثبات وی هست. شرایط اقتصادی و اجتماعی متزلزل، امکان اخراج شدن از محل کار و از دست دادن درآمد؛ همگی میتوانند ارضای این نیاز را به تأخیر بیندازند.
بعد از تأمین نیازهای فیزیولوژیک و نیاز ایمنی، نیازهای سطح سوم هرم مازلو در انسان فعال میشود. این نیاز های مازلو شامل نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، نیاز به رفیق و همدم و بهطورکلی نیازهای اجتماعی است. عضویت افراد در گروههای مختلف و رواج شبکههای اجتماعی گوناگون، پاسخی است برای تأمین نیازهای اجتماعی انسان.
بر اساس نیازهای سطح سوم مازلو، انسان موجودی اجتماعی است که نیاز به معاشرت با دیگران دارد و بدون تأمین این نیازها، نمیتواند به نیاز سطح بالاتر برود. افرادی که این نیاز در آنها پررنگتر هست، نیاز بیشتری به پذیرش از سوی دیگران دارند و در برخی موارد پررنگ شدن این نیاز، فرد را به سمت مشکلاتی همچون مهر طلبی سوق میدهد.
پس از ارضای نیازهای اجتماعی، نیازهای احترام ظاهر میشود که مازلو آن را به دو دسته تقسیم میکند: عزتنفس به خود (عزت، موفقیت، تسلط، استقلال) و میل به شهرت یا احترام از دیگران (وضعیت، اعتبار)
در این سطح، فرد دوست دارد تا در ارتباطات خویش، دیگران برایشان احترام و قدر و منزلت قائل باشند که این امر خود موجب احترام به خود در فرد میشود.
نیاز به احترام عمدتاً بر مبنای مقایسه و جایگاه صورت میگیرد. به این معنا که فرد خود را با دیگران مقایسه کرده و رتبه نسبی خود در برابر آنها را بهصورت ذهنی محاسبه میکند. افراد برای بالا بردن جایگاه خویش و حداقل بالا نشان دادن آن، سعی میکنند با استفاده از نمادهای مادی، همچون اتومبیل گرانقیمت، جواهرآلات، لباس شیک و خانه مجلل، گوشی هوشمند پیشرفته و مواردی ازایندست خود را متمایز نمایند. باید توجه داشت که ارزشهای جامعه در تعیین جایگاه بسیار تأثیرگذارهستند و در هرزمانی ارزشهای خاصی مبنای جایگاه افراد میشوند.
آخرین مرحله از هرم مازلو، نیاز به خودشکوفایی هست. نیاز به خودشکوفایی به معنای از قوه به فعل رساندن استعدادها و قابلیتهای فرد است. تأمین این نیاز به این معنا است که انسان بتواند آن چیزی شود که باید بشود. بهترین خود بودن، شاید یکی از تعاریف خوب برای این سطح از نیازهای انسانی باشد.
به عنوان مثال، فرد ممکن است تمایل شدید برای تبدیل شدن به والدین ایدهآل داشته باشد. در دیگری، این تمایل ممکن است از نظر اقتصادی، دانشگاهی یا ورزشی بیان شود. برای دیگران، این ممکن است به صورت خلاقانه، در نقاشیها ، تصاویر و یا اختراعات بیان شود.